متن زیبای ارسال شده توسط معلم مهربونم:

قلب من قالی خداست


تار و پودش از پر فرشته هاست



پهن کرده او دل مرا



در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب



برق می زند قالی قشنگ و نو



نوار من از تلاش آفتاب



شب که می شود خدا روی قالی دلم



راه می رود؛ ذوق می کنم گریه می کنم



اشک من ستاره می شود



هر ستاره ای به سمت ماه میرود..



یک شبی حواس من نبود



ریخت روی قالی دلم شیشه ای مرکب سیاه



سالهاست مانده جای آن



جای لکه های اشتباه



ای خدا به من بگو



لکه های چرکمرده را



کجا خاک می کنند؟



آه؛ آه از اینهمه گناه و اشتباه



آه نام دیگر تو است



آه بال می زند به سوی تو؛ کبوتر تو است



قلب من دوباره تند تند می زند



مثل اینکه بازهم خداست



روی قالی دلم قدم گذاشت



در میان رشته های نازک دلم



نقش یک درخت و یک پرنده کاشته



قلب من چقدر قیمتی است



چون که قالی



ظریف و دستباف اوست



این پرنده ای که لای تار و پودش است هدهد است



می پرد به



سوی قله های قاف دوست...


خیلی ممنونم عزیزم! خیلی قشنگههههه

نظرات شما عزیزان:

sajjad

ساعت10:58---8 خرداد 1393

[وب سایت]

خیلی زیبا بود .. هر چی تشکر کنیم از خانم معلم باز هم کمه ...به سلامتیشون صلوات .. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
پاسخ: اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ثنــــای دوست داشتنی

ساعت22:17---5 خرداد 1393

یا محمد ای خرد پابست تو


ای چراغ مهر و مه در دست تو


هر زمان گلواژه هایت تازه تر


بلکه از هستی بلندآوازه تر


ختم شد بر قامتت پیغمبری


این تو را باشد دلیل برتری





ســــلام مهناز عزیــــــزززززم! شب قشنگتون به خیـــر!


عیــــــد بزرگ مبعث بر شما و خانواده محترمتون هزاران بار مبـــــاااارک






پاسخ:تو را برانگیختند تا به نام مقدس «او»
تندیس هزاران ساله شرک را بشکنی
و حقیقت توحید را برای دل‏های جهل‏زده جهان معنا کنی.

ممنونم الهه خانم عزیزم..... عید شما هم مبااااارررررک

گل گندم

ساعت15:39---5 خرداد 1393

فوق العاده بود
پاسخ: ممنونم عزیییییزم... یه سوال فنی؟! الان منو تشویق کردی؟! یا خانم معلم رو؟! یا شاعر این شعررو؟؟!!

امیرمحمد

ساعت12:50---5 خرداد 1393

[وب سایت]

پاسخ: ممنون....

kh

ساعت10:25---5 خرداد 1393

پدرم میگفت:

محبتت را به برگ ها سنجاق مزن

که باد با خود می بَرد...

محبتت را به آب جویی بریز

که با ریشه ها عجین شود...

ریشه ها هرگز اسیر باد نیست...

مادرم میگفت:

پروانه ی محبتت را

به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد...

محبتت را به خانه ی دلی بنشان

که خیال بیرون شدن ندارد...

و یاد معلمم بخیر...

هر وقت به آخر خط میرسیدم میگفت:

نقطه سر خط...

مهربان تر از خودت

با دیگران باش...!!
پاسخ: من میگم همه راست میگفتن! اما معلم بهترین رو گفته! وشما به حرفش گوش کردید! شمایی که با همه مهربانید! مهربانتر از خودتان! شما که به فکر همه هستید غیر از خودتان! شما با محبت هستید به معنای واقعی! مهربان هستید! دوست داشتنی هستید! انقدر خوبید که برام خییییییییییلللللی عزیزید.................

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: