متن های زیبا | ||
|
گاهی دلم میخواد یکی ازم اجازه بخواد ؛
که بیاد تو تنهاییم
بغلم کنه و بگه : مگه من مردم
که تنها بمونی ..!!
نظرات شما عزیزان: Behnaz
![]() ساعت17:33---26 خرداد 1393
از یک شمــع
هزاران شمع می توانند روشنایی بگیرند، بدون این که زندگی آن شمع کوتاه شود! "شــادی با قسمت کردن هرگز کم نمی شود". پاسخ: ممنون خانم معلم مهربون
باران بهانه ای بود تا انتهای کوچه با من بیایی..کاش نه کوچه انتها داشت و نه باران بند میامد...
Kh
![]() ساعت0:41---26 خرداد 1393
خوب ببین...
زندگی زیباست... رنگارنگ است... روزها خوبند... ماه ها بهترند... و سالها عالی ترند... می گذرند.... و تو تمامی خوبی ها را تجربه میکنی... قدم هایت که ایستاد... روبرویِ خدایی... رویِ ماهِ خدا را همانجا ببوس ![]() پاسخ: ممنوووووووووونم....... Kh
![]() ساعت0:02---26 خرداد 1393
سلام
حالا اجازه هست؟!! يا نه بايد وقت قبلي گرفت؟!! مگه من .....؟!!!!! پاسخ: سلام مهربون من. شما صاحب اختیارین! من کی تا حالا به شما نه گفتم؟؟!!! قربونتون برم من الهی..... شما که تنها همدم من هستید.... الهی همیشه شاد باشید عزیزدلم.... شهاب الدین
![]() ساعت23:34---25 خرداد 1393
بین اینهمه ضمیر ؛
فقط " او " کافیست ... هی ، هو ؛ او این تشابه، تصادفی نیست . اینبار تاکید جمله را عوض میکنم بین اینهمه ضمیر ؛ فقط او " کافی " ست ... تسلیم میشوم و لبخند میزنم ... پاسخ: ممنونم.... زیبابود... |
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |